۰۷ دی ۱۴۰۴
به روز شده در: ۰۷ دی ۱۴۰۴ - ۰۶:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۵۹۲۱۸۹
تاریخ انتشار: ۱۳:۵۵ - ۲۲-۱۱-۱۳۹۶
کد ۵۹۲۱۸۹
انتشار: ۱۳:۵۵ - ۲۲-۱۱-۱۳۹۶

اثری دیگر از فردریک بکمن در ایران

«و من دوستت دارم» با ترجمه الهام رعایی توسط نشرنون به چاپ رسیده است.

رمانی تازه از فردریک بکمن با عنوان «و من دوستت دارم» از سوی نشر نون منتشر شد.

به گزارش مهر، یک رمان کوتاه از فردریک بکمن نویسنده رمان پرفروش «مردی به‌نام اُوِه» با عنوان «و من دوستت دارم» توسط نشرنون منتشر شد.

«و من دوستت دارم» با ترجمه الهام رعایی توسط نشرنون به چاپ رسیده است.

فردریک بکمن نویسنده مشهور اروپایی است که میلیون‌ها نفر در دنیا رمانِ اول او، مردی به نام اوه و رمان خلاقانه شهر خرس را خوانده‌اند و شیفته‌اش شده‌اند. حالا بار دیگر این نویسندۀ سوئدی با رمانی کوتاه آمده است: و من دوستت دارم که نام دیگر آن معامله زندگی‌ است. او یک بار دیگر هم ذوق خود را در این سبک هم آزموده است. بکمن نشان می‌دهد در همه جای دنیا انسان‌ها احساسات مشابهی را تجربه می‌کنند و دغدغه‌های مشترک دارند.

این رمان کوتاه داستانی پر احساس درمورد مرگ و زندگی و انتخاب‌های انسان‌هاست که بکمن به شیوه خاص خودش آن را روایت می‌کند. انتخاب‌هایی که زندگی بر مسیر انسان قرار می‌دهد.

رمان‌های «شهر خرس» «مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف است» «بریت ماری اینجا بود» و «و هرروز صبح راه خانه دورتر و دورتر می‌شود» آثار دیگر این نویسنده هستند که همگی توسط نشرنون منتشر شده اند و شهر خرس به تازگی در لیست پرفروش‌های نیویورک تایمز نیز معرفی شده است. الهام رعایی تا کنون سه اثر از این رمان‌نویس را ترجمه کرده است.

«و من دوستت دارم» در ۸۰ صفحه و تیراژ هزار نسخه و با قیمت ۱۰۰ هزار ریال توسط نشرنون منتشر شده است.

در بخشی از مقدمه کتاب آمده است:

این کتاب داستانی کوتاه است درباره آنچه در ازای نجات یک زندگی باید قربانی کنیم. اگر نه آینده، که گذشته هم مهم باشد، اگر نه تنها جایی‌که می‌رویم، بلکه ردّپایی هم که به‌جا می‌گذاریم اهمیت داشته باشد، اگر مجبور باشیم همة دار و ندارمان را بگذاریم؛ خود را فدای چه کسی خواهیم کرد؟

این داستان را یک‌شبه و کمی پیش از کریسمس ۲۰۱۶ نوشتم. همسر و فرزندانم کمی آن‌طرف‌تر در خواب بودند. خیلی خسته بودم. سال دراز و عجیبی بود و ذهن من درگیر تصمیم‌هایی‌ بود که خانواده‌ها می‌گیرند. ما هر روز و همه‌جا مسیرهایی را برای رفتن برمی‌گزینیم. بازی درمی‌آوریم، خانه می‌مانیم، عاشق می‌شویم و در کنار هم خواب می‌افتیم و کشف می‌کنیم که کسی را نیاز داریم تا با تمام وجود عاشقش شویم تا بدانیم واقعاً ساعت چند است. و تصمیم گرفتم داستانی در این‌باره بنویسم.

پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
برچسب ها: کتاب ، نشر
ارسال به دوستان
بهرام بیضایی ؛ باید ایران می‌ماند یا بهتر که رفت؟ مقایسه بمب‌افکن‌های پنهانکار B-21 Raider و B-2 Spirit از نظر قیمت، قدرت و برد(+عکس) کشورهای جهان با برترین سیستم حمل‌ونقل عمومی طرز دم کردن قهوه ترک روی گاز، موکاپات و قهوه جوش ؛ آموزش اصولی و حرفه‌ای روستای درک؛ مقصدی بکر و کم‌نظیر برای گردشگری زمستانی (+عکس) ۱۰ کشوری که بیشترین صادرات کالاهای مرتبط با تزئینات کریسمس را دارند نگاهی به برجسته‌ترین فناوری‌های نظامی سال ۲۰۲۵ (+عکس) سردترین بیابان‌های جهان کجاست؟ (+ عکس) ایران یکی از 100 شخصیت قرن اخیرش را از دست داد نورا هاشمی: من قصد جراحی بینی نداشتم به خاطر اصرار پدرم این کار را کردم از زخم‌های ناپیدا تا بیداری آگاهی؛ قصه‌ای از خشونت خانگی/  مگه برای کسی مهم بودم؟ بیانیه مشترک ایران و کشورهای عربی-اسلامی درباره به رسمیت شناختن «سومالی‌لند» توسط اسرائیل مرگ دستکم 1900 آمریکایی در پی ابتلا به آنفلوآنزا شمارش معکوس برای آغاز مأموریت سه ماهواره ایرانی پوتین: اوکراین برای پایان درگیری نظامی از طریق مسالمت‌آمیز عجله‌ای ندارد
نظرسنجی
قوانین کنونی ازدواج و طلاق در ایران ...