۰۷ دی ۱۴۰۴
به روز شده در: ۰۷ دی ۱۴۰۴ - ۰۵:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۶۰۲۵۷۱
تاریخ انتشار: ۱۷:۴۳ - ۱۹-۰۱-۱۳۹۷
کد ۶۰۲۵۷۱
انتشار: ۱۷:۴۳ - ۱۹-۰۱-۱۳۹۷

گفت‌وگو با قاتل ندا

«خودم هم نفهمیدم چه اتفاقی افتاد. همه چیز در یک لحظه رخ داد. دخترک گریه می‌کرد و من از آبرویم می‌ترسیدم! وقتی گریه‌کنان گفت: همه چیز را به پدر و مادرم می‌گویم دیگر حال خودم را نفهمیدم. از رسوایی وحشت داشتم به همین دلیل دخترک را روی زمین انداختم و... .»

به گزارش ایسنا، روزنامه خراسان در ادامه نوشت: «اینها بخشی از اظهارات مرد ۴۱ ساله معروف به «زالوی کثیف» است که صبح شنبه برای بازسازی صحنه جنایت به محل وقوع جرم هدایت شده بود.

«ع- الف» (متهم) در حالی که حلقه های آهنین قانون دست و پاهایش را می فشرد، در کنار کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی از داخل خودرو بیرون آمد و شعارهای مردم در قدردانی از دستگاه قضایی و نیروی انتظامی فضای شهرک شهید رجایی را شکافت. متهم معروف به «زالوی کثیف» در حالی که سبد قرمز رنگ نان و دمپایی های آبی رنگ مقتول را به دست گرفته بود به داخل حیاط (محل ارتکاب جرم) هدایت شد.

بازپرس ویژه قتل عمد با تفهیم مواد قانونی به متهم مبنی بر این که حقایق را بازگو کند، از وی خواست مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گیرد و به تشریح ماجرا بپردازد. گزارش خراسان حاکی است، مرد ۴۱ ساله پس از معرفی کامل خود گفت: آن روز قرار بود برای آزادی برادرزنم که در زندان به سر می برد با فردی آشنا به قوانین و جرایم صحبت کنیم به همین دلیل من خانواده ام را به خانه مادرزنم بردم سپس برای بردن مقداری غذا که از ظهر مانده بود به خانه خودم بازگشتم تا غذاها را برای صرف شام به خانه مادرزنم ببرم اما در یک لحظه «ندا» (دختر ۶ ساله افغانی) را دیدم که زنبیل به دست به سمت نانوایی می رفت. در یک لحظه شیطان به سراغم آمد و وسوسه شدم وقتی او در حال بازگشت به خانه بود، نقشه شیطانی ام را اجرا کردم به او گفتم به داخل حیاط بیاید تا مقداری غذا به او بدهم. او را با ترفند به داخل اتاق خواب بردم و یک عدد شیرینی به او دادم و ... خانواده آن دختر را به طور کامل می شناختم چرا که همسایه نزدیک ما بودند به همین خاطر وقتی گریه می کرد و می گفت: موضوع را به پدر و مادرش می گوید ترسیدم که رسوا شوم به همین دلیل او را روی زمین انداختم، چند دستمال کاغذی به دهانش فرو کردم و صورتش را با دست می فشردم! و ...

بعد از دقایقی که فهمیدم دیگر جان ندارد، جسد او را داخل دو کیسه گونی گذاشتم و در خیابان بالاتر رها کردم.

در این هنگام قاضی علی اکبر احمدی نژاد از وی سوال کرد. آن خیابان معمولا شلوغ است؟ که متهم پاسخ داد از شانس بد من در آن ساعت از شب هیچ کس در کوچه نبود!

متهم مذکور پس از آن که به سوالات متعدد قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد درباره جزئیات وقوع این حادثه تاسف بار پاسخ داد، به تصاویر فرزندانش خیره شد که روی قاب دیوار خودنمایی می کرد!»

برچسب ها: قتل ، ندا
ارسال به دوستان
مقایسه بمب‌افکن‌های پنهانکار B-21 Raider و B-2 Spirit از نظر قیمت، قدرت و برد(+عکس) کشورهای جهان با برترین سیستم حمل‌ونقل عمومی طرز دم کردن قهوه ترک روی گاز، موکاپات و قهوه جوش ؛ آموزش اصولی و حرفه‌ای روستای درک؛ مقصدی بکر و کم‌نظیر برای گردشگری زمستانی (+عکس) ۱۰ کشوری که بیشترین صادرات کالاهای مرتبط با تزئینات کریسمس را دارند نگاهی به برجسته‌ترین فناوری‌های نظامی سال ۲۰۲۵ (+عکس) سردترین بیابان‌های جهان کجاست؟ (+ عکس) ایران یکی از 100 شخصیت قرن اخیرش را از دست داد نورا هاشمی: من قصد جراحی بینی نداشتم به خاطر اصرار پدرم این کار را کردم از زخم‌های ناپیدا تا بیداری آگاهی؛ قصه‌ای از خشونت خانگی/  مگه برای کسی مهم بودم؟ بیانیه مشترک ایران و کشورهای عربی-اسلامی درباره به رسمیت شناختن «سومالی‌لند» توسط اسرائیل مرگ دستکم 1900 آمریکایی در پی ابتلا به آنفلوآنزا شمارش معکوس برای آغاز مأموریت سه ماهواره ایرانی پوتین: اوکراین برای پایان درگیری نظامی از طریق مسالمت‌آمیز عجله‌ای ندارد تعطیلی برخی مدارس آذربایجان غربی در ۷ دی ماه
نظرسنجی
قوانین کنونی ازدواج و طلاق در ایران ...