۱۰ دی ۱۴۰۴
به روز شده در: ۱۰ دی ۱۴۰۴ - ۰۲:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۸۹۲۶۲
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۲ - ۱۶-۰۲-۱۴۰۲
کد ۸۸۹۲۶۲
انتشار: ۱۰:۱۲ - ۱۶-۰۲-۱۴۰۲

قاتل: رفیقم را کشتم و برای اینکه حقی از او به گردنم نباشد در مراسم ختم او شرکت کردم!

قاتل: رفیقم را کشتم و برای اینکه حقی از او به گردنم نباشد در مراسم ختم او شرکت کردم!
فریدون که به همراه خانواده‌اش ناپدید شده بود با اقدامات اطلاعاتی طولی نکشید که مخفیگاه او در یکی از شهرهای شمالی شناسایی شد وکارآگاهان جنایی البرز او را در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر کردند.
ایران نوشت: اوایل اسفند پارسال زن جوانی به همراه پسرش به اداره پلیس آگاهی استان البرز مراجعه کرد و مدعی شد که شوهرش به نام ناصر ۴۴ساله از دیروز که به محل کارش رفته است از او خبری ندارد.
 
تیمی از کارآگاهان جنایی برای کشف ناپدید شدن مرموز مرد نجار تشکیل شد.
 
کارآگاهان در نخستین گام به محل کار ناصررفتند و با در بسته کارگاه چوب بری در مهرشهر کرج روبه‌رو شدند اما با این حال رئیس دایره جنایی دستور داد کارآگاهانش وارد نجاری شوند تا شاید سرنخی به دست بیاورند.
 
با شکستن قفل در و باز شدن در کارگاه مأموران پلیس با جسد غرق در خون ناصر که وسط کارگاه روی زمین افتاده بود روبه‌رو شدند.
 
رفتار مرموز یک دوست قدیمی
 
ناپدید شدن مرموز و ناگهانی فریدون دوست خانوادگی مقتول که در مراسم تشییع دوستش زحمات زیادی کشیده بود باعث شد کارآگاهان به او مظنون شوند.
 
خودروی سرقت شده مقتول نیز که دو روز بعد از پیدا شدن جسد در محل زندگی‌اش رها شده بود ظن پلیس را بیشتر کرد چرا که مدارکی درآن وجود داشت که نشان می‌داد سناریوی قتل ناصر توسط یک آشنا طراحی و اجرا شده است.
 
فریدون که به همراه خانواده‌اش ناپدید شده بود با اقدامات اطلاعاتی طولی نکشید که مخفیگاه او در یکی از شهرهای شمالی شناسایی شد وکارآگاهان جنایی البرز او را در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر کردند.
 
فریدون از شمال به کرج منتقل شد و در بازجویی‌های اولیه به قتل دوست قدیمی‌اش اعتراف کرد.
 
انگیزه قاتل چه بود؟
 
فریدون پس از دستگیری لب به اعتراف گشود و راز جنایتش را برملا کرد او گفت: به خاطر مصرف شیشه چند وقتی بود که به ناصر مظنون بودم او افکار شیطانی در ذهنش داشت بنابراین تفنگ شکاری بادی را دستکاری کردم و چند گلوله داخلش گذاشتم و وقتی او به کارگاه رفته بود سراغش رفتم و با شلیک دو گلوله به صورتش او را کشتم.
 
در کارگاه را بستم و با سرقت خودروی ناصر ازآنجا دور شدم در همه مراسم‌های او حضور داشتم و با انجام کارهای کفن ودفن خواستم دینی به مرحوم نداشته باشم ولی مدتی بعد که متوجه تلاش پلیس برای شناسایی قاتل شدم از کرج به شمال اسباب کشی کردم تا زندگی تازه‌ای درآنجا شروع کنم.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
برچسب ها: قتل ، شلیک ، ختم
ارسال به دوستان
آب این میوه ها و سبزیجات را نگیرید! قصه‌های نان و نمک(81)/ «یه روز خوب» میاد؟ نمیاد؟ واکنش دفتر رهبر انقلاب به اظهارات سخیف دونالد ترامپ(+عکس) سفر به عصر قاجار؛ عکس نایاب میدان نقش جهان زیر پای قشون نظامی سوگل خلیق: با اکانت فیک از گلشیفته فراهانی دفاع کردم ساغر عزیزی: مادرم فکر می کرد من نه مرد هستم نه زن استرس کدام قسمت بدن را درگیر می‌کند؟ آزادی دانشجویان دانشگاه تهران در پی اعتراضات دیروز فرار از رقابت یا انتخاب راه آسان؟ روایت یک مهاجرت جنجالی در کشتی ایران رئیس اتاق اصناف تهران: جرائم مالیاتی و الزامات جدید در درگاه ملی مجوزها به حالت تعلیق درآمد رئیس کمیسیون تلفیق: ۲۱ میلیارد دلار نفت فروختیم و فقط ۱۳ میلیارد دلار وصول شده محدودیت‌های ترافیکی در جاده‌های مازندران از خیال تا واقعیت؛ سفری به خانه شرلوک هلمز جواد لاریجانی: آشوب اقتصادی، طراحی دشمن است/ نباید در دام مذاکره بیفتیم وزیر اقتصاد: تصمیمات خوبی برای تثبیت بازار ارز گرفته شده است