۰۸ دی ۱۴۰۴
به روز شده در: ۰۸ دی ۱۴۰۴ - ۲۳:۴۶
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۲۶۸۹۹
تاریخ انتشار: ۰۲:۰۵ - ۲۶-۰۹-۱۴۰۲
کد ۹۲۶۸۹۹
انتشار: ۰۲:۰۵ - ۲۶-۰۹-۱۴۰۲

امروز با قاسم صرافان : نام شیرین تو بردم فاطمه! شاعر شدم

امروز با قاسم صرافان : نام شیرین تو بردم فاطمه! شاعر شدم
به مناسبت سالروز شهادت حضرت فاطمه سلام االله علیها

در میان شعر تو بانو! اگر حاضر شدم

خواندم اول کوثر و با نام تو طاهر شدم

در خیالم صحن و گنبد ساختم، زائر شدم

نام شیرین تو بردم فاطمه! شاعر شدم

 

رشته‌ای بر گردن ابیات من افکنده دوست

می‌برد شعر مرا آنجا که خاطر خواه اوست

 

ناگهان دیدم میان خانه‌ی پیغمبرم

چون خدیجه غرق نوری از جهانی دیگرم

چرخ می‌زد یک نفس روح القدس دور و برم

تا نوشتم فاطمه، بوسید برگ دفترم

 

از شکوهش آسمان ساییده اینجا سر به خاک

آسمان را با خودش آورده این دختر به خاک

 

ای محمد! دشمنت را دوست ابتر می‌کند

خانه‌ات را بوی ریحانه‌‌ معطر می‌کند

دیدنش بار رسالت را سبکتر می‌کند

دختر است اما برایت کار مادر می‌کند

 

دختران آیات رحمت، مادران مهر آفرین

می‌شود ام ابیها، هر دو باهم، بعد از این

 

یک زره خرج جهازت، حُسن‌هایت بی‌شمار

با تو حیدر روز خیبر حرز می‌خواهد چکار؟

تا تو از تیغ دودم با عشق می‌گیری غبار

بعد از این مستانه‌تر صف می‌شکافد ذوالفقار

 

قوت بازوی مولایی به مولا، فاطمه!

قصه‌ی پیوند دریایی به دریا، فاطمه!

 

در هوای عاشقی با هم کبوتر می‌شوید

هر دو کوثر می‌شوید و هر دو حیدر می‌شوید

هست شیرین نامتان، قند مکرر می‌شوید

هر دو در کفواً احد با هم برابر می‌شود

 

بیت‌هایم بر درِ بیت تو زانو می‌زنند

شاعران تنها برای یک نظر، رو می‌زنند

 

در کسا، بی پرده با الله صحبت می‌کنی

هل اتی را سفره‌ی نور و کرامت می‌کنی

فکر خلقی، نیمه شب با حق که خلوت می‌کنی

در غم همسایه، ترک خواب راحت می‌کنی

 

مادری الحق چه می‌آید به نامت، فاطمه!

می‌دهد از سوی ما مهدی سلامت، فاطمه!

 

امتحان پس داده‌‌ای در آسمانها پیش از این

سالها بر عرش می‌تابید نورت چون نگین

حضرت حق چون دلش آمد بیایی بر زمین

واقعاً “الحمد للهِ ، رب العالمین”

 

جلوه‌ی نور تو را تنها خدایت دید و بس

فاطمه! قدر تو را تنها علی فهمید و بس

 

عالمی در حیرت از این آسیا چرخاندنت

با تبسم خستگی را از علی پوشاندنت

در عجب روح الامین از طرز قرآن خواندت

پیش نابینا میان حِصن چادر ماندنت

 

حجب میراثت, حیا سایه نشین چادرت

داده دل حتی یهودی هم به دین چادرت

 

سفره‌‌ی نان خالی اما سفره‌ی انعام پُر

خانه‌ات میخانه, ساقی با سخاوت, جام پر

از تو راضی و دلش از گردش ایام پر

کعبه از بت خالی اما کوچه از اصنام پر

 

ای زبانت ذوالفقارِ حیدر بی‌ذوالفقار!

بت شکن! برخیز، بسته دست او را روزگار

برچسب ها: حضرت فاطمه ، شعر
ارسال به دوستان
روسیه: حمله اوکراین به اقامتگاه پوتین، سیلی به صورت ترامپ است توصیه‌های پلیس راه به رانندگان راز درخشش ریاض محرز در جام ملت‌های آفریقا فاش شد احتمال ۶۶ درصدی تقابل استقلال و سپاهان با النصر عربستان رنو کلیو جدید؛ رویکرد جدید کمپانی فرانسوی در طراحی (+عکس) تصادف در جاده دماوند؛ ۴ کشته و یک مصدوم تاریخ اعدام پدر این دو کودک معلول مشخص شد: 17 دی / کمک کنیم این اتفاق نیفتد رقیب ایران در جام جهانی صدرنشین گروه B آفریقا شد رونمایی از لیست مازاد اوسمار ویرا در باشگاه پرسپولیس پیش‌بینی خورخه فوسیله از قهرمانی اروگوئه در جام جهانی ۲۰۲۶ یادداشت 10 سال پیش عصر ایران برای تولد «بهرام بیضایی» ترامپ در دیدار با نتانیاهو: اگر ایران بخواهد برنامه هسته‌ای خود را بازسازی کند بلافاصله حمله می کنیم جدیدترین موضع مصر درباره روابط با ایران مدارس و دانشگاه‌های کردستان دو روز غیرحضوری شدند از عصام الحضری تا دینو زوف؛ پیرترین فوتبالیست‌های تاریخ جام جهانی